۱۳۸۷ آذر ۸, جمعه

سفسطه (2)

سه دوست دانشجو به فروشگاهي در نزديكي دانشگاه خويش مي‌روند و مدادتراش روميزي مي‌خرند از قرار به قيمت 3000 تومان. چندي بعد كه آنها فروشگاه را ترك كرده بودند صاحب فروشگاه كه در حال بازبيني دفتر فروش بود شاگرد فرودشگاه را مي‌خواهد و از او مي‌خواهد كه 500 تومان را به عنوان تخفيف به اين سه نفر برگرداند. شاگرد فرودشگاه در مسير 200 تومان را براي خويش بر مي‌دارد و بقيه پول را به آنها تحويل مي ‌دهد. حال سؤال اين است كه 3 تا 900 تومان هر نفر پرداخته كه مي‌شود 2700 تومان و 200 تومان پيش شاگرد است كه مي‌شود 2900 تومان، 100 تومان بقيه كجاست؟
معماي فوق نيز در حقيقت سفسطه‌اي بيش نيست و در حقيقت كافي است شما اين طور نگاه كنيد كه 2700 كه سه دانشجو پرداختند به دوبخش 2500 نزد صاحب فروشگاه و 200 پيش شاگردش تقسيم شده است. اگر اعداد را عوض كنيد بهتر متوجه مي‌شويد. مبلغ كالا را 10000 تومان، تخفيف صاحب فروشگاه را 5000 تومان و اختلاص شاگرد را 4000 تومان در نظر بگيريد. با اين اعداد در روش نادرست (روش اول) نفري 3000 تومان پرداخت داريد كه مي‌شود مجموعاً 9000 تومان كه با اختلاص جمعاً مي‌شود 13000 تومان.
همانطور كه مي‌بينيد كسي كه از معادلات رياضي به درستي سر در نياورد تفاوت دو استدلال را درك نمي‌كند و واقعاً مي‌پندارد كه پول كم شده است. مشابه اين حركت را در زماني نه چندان دور يكي از بانك‌ها انجام داده بود. اين بانك اعلام كرده بود هر كس به بانك پنج سال هر ماه مبلغي را بپردازد، بانك پس از اتمام پنج سال مادام‌العمر همان مبلغ را به وي خواهد پرداخت. با احتساب نرخ بهره آن زمان همان پول را اگر فرد در صندوقي در خانه قرار مي‌داد و حاصل پس‌انداز را بعد از پنج سال در بانك قرار مي‌داد نه تنها همان مبلغ را ماهانه دريافت مي‌كرد كه مجموع پس انداز در اختيارش بود.

هیچ نظری موجود نیست: