۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

باورهاي عجيب (3)


در ادامه بررسي باورهاي عجيب به مطالبي برخوردم كه دادِ اعتراض مذهبيون، ماترياليست‌ها، اومانيست‌ها و . . . رو درآورده. قضيه مربوط به درخت‌هايي كه يك عده آدم براشون كرامت قايل هستند و در برخي موارد نشانه‌هاي يك گروه شياد كه از ساده‌دلي و خرافه‌باوري مردم سوءاستفاده مي‌كنند در اين ماجراها ديده مي‌شود. فعلاً من قصد ندارم كه به نقد برخورد دولت و نيروي انتظامي در برخورد با اين موارد بپردازم و له يا عليه آن نظري بدهم. هدف شناخت بهتر سطح فرهنگي است كه به نظر من بايد اصلاح شود و ما تا از وجود چنين مسائلي و عمق نفوذ آنها در اجتماع آگاه نباشيم نه تنها قادر به اصلاح آن نيستيم كه آن را نخواهيم شناخت و در برخورد با آن ممكن است شگفت‌زده نيز بشويم. نمونه اين شگفت‌زدگي و عدم شناخت را مي‌توان در يادداشت اخير آق‌بهمن ديد.
باري در ادامه مواردي است از ماجراي درخت‌هاي مقدس در ايران:


«به گزارش مهر، در پی دریافت گزارش‌های متعدد درخصوص قائل شدن کرامت برای یک اصله درخت تناور و قدیمی در رضوانشهر به شکل دخیل بستن و نذور و نیاز خواستن، مدیر کل اوقاف و امور خیریه گیلان، ضمن بازدید از محل درخت، دستور قطع این درخت مقدس‌نما را صادر كرد و چوب حاصل از آن، جهت بهره برداری در امور خیریه استفاده شد.
در خصوص مبارزه با خرافه گرایی یک علم قدیمی 400 ساله موسوم به «سیاه علم» که در داخل ضریح بقعه پیر مراد تالش قرار داشت و برای آن نیز از سوی برخی اهالی کرامت قائل شده بودند، به دستور مدیرکل اوقاف و امور خیریه استان گیلان جمع‌آوری شد.
این برای اولین بار است که چنین اتفاق عجیبی رخ می‌دهد و درختی را به بهانه این‌که عده‌ای از آدمیان برای آن کرامت قايل شده‌اند، قطع می‌کنند.»
يا به اين مورد دقت كنيد:
«به گزارش خبرنگار «جهان»، فردی در یکی از شهرستان های اطراف تهران به طرح ادعای رویت ائمه (ع)در خواب و مشاهده آنان در زیر درخت منزل خود که اقدام به شفای بیماران می کردند ، به سوء استفاده از باور های دینی مردم شهرستان مذکور می پردازد.
اين گزارش مي افزايد، وی از مراجعه کنندگان برای حضور در اطراف درخت می خواهد تا با ذکر "الله اکبر" برگرد آن طواف کنند !
گروهی از مردم نيز با تجمع در محل سکونت فرد مدعی با نذورات و بستن پارچه به درخت در پی شفای خود هستند.»
اين هم يك مورد ديگر:


« به دعوت یکی از آشنایان به روستایی به نام پایین ده که در حوالی شهر مشهد رفتم و شنیدم که در این روستا درختی است به نام چلچراغ که اهالی روستا برای آن احترام خاصی قایل اند و از آن حاجت می گیرند …
این درخت هیچ پدیده خاصی نبود و جالبتر اینکه مدت خیلی کوتاهی است که در بین مردم آن هم توسط شخصی به نام مهدی به مقام ربوبیت رسیده است.»



خوب تا مشتري وجود نداشته باشد فروشنده‌اي اقدام به اين ميزان فعاليت نمي‌كند. بايد بپذيريم مردم ما بسيار بيشتر از آنچه به نظر ما مي‌رسد به اين دست مطالب باور عجيب دارند.

۳ نظر:

Unknown گفت...

سلام روزبه جان

ممنون از پستت. من این چیزا را نمیدونستم واقعا!! یک سوال؟ به نظرت این به مقوله جهان سوم بودن ارتباطی نداره؟ من که یک coorelation مثبت بین این دو مقوله میبینم، هرچند که نمونه های خرافه پرستی در کشورهای توسعه یافته هم پیدا میشه.

حامد

تکتم گفت...

یاد آتش بدون دود افتادم،

درخت مقدس که همه ازش شفا میگیرن، کدخدا که پسرش رو می‌فرسته شهر که دکتر بشه و برگرده واسه درمونشون، همه ده اینو جسارت به درخت میدونن!

ناشناس گفت...

سلااااااام
من کلی از نوشتن تو ذوق کردم. امروزم روشن شد:)

من یاد کتاب «از اسطوره تا تاریخ» مهرداد بهار می افتم. این که این نگاه که درختان تنومند مقدس هستند چطور در باورای باستانی ایرانیان و تجسمشون از بهشت های زمینی و بعدتر آسمونی در یه منطقه خشک ریشه داره. ریشه ماجرا برای من خیلی زیبا و درک شدنی بود. اما از قرار معلوم ماجرا به همین جا ختم نمیشه و میشه یه خرافه بزرگ که به دست و پا می پیچه.