۱۳۸۷ اسفند ۶, سه‌شنبه

طالب و زهره

امروز كه داشتم نوار كاست ماجراي طالب و زهره رو گوش مي‌دادم ديدم كه مناظر فرهنگي داستان در آمل در قرن 10 و 11 بسيار زيبا بيان شده‌اند. به دوستان آملي و ملزندراني اكيداً توصيه مي‌شود كه چندين بار اين داستان موزيكال را گوش دهند.
خلاصه قصه: ماجرا مربوط به جواني طالب آملي دانشمند مشهور قرن 10 و 11 است. وي در مكتب‌خانه با دختري به نام زهره آشنا مي‌شود. بعد از مدتي كه راز دوستي آنها برملا مي‌شود تصميم به ازدواج مي‌گيرند. با سنگ‌اندازي نامادري‌هاي هر دو نفر اين وصلت سر نمي‌گيرد. شرح ماجرا به طور مفصل در نوار كاست آمده است. سرانجام در پي مسموميت شديد با داروي بيهوشي در خانه زهره، طالب فراري شده و سر بر بيابان مي‌گذارد و در نهايت پس از مشهور شدن در هندوستان با دختر يكي از حاكمان محلي ازدواج مي‌كند. وي در سن 42 سالگي مي‌ميرد. اما زهره كه به خانه شوهر رفته است پس از رسيدن خبر مرگ طالب خود را به رودخانه هراز مي‌اندازد و نا‌اميدي خود را با ماهي‌ها در ميان مي‌گذارد.
مويه‌ها و گفتگوي منظوم زهره با طبيعت كه از باد و سنگ سراغ طالب را مي‌گيرد از بخش‌هاي دل‌انگيز و تأثير گذار مجموعه است (خِشِواش واشُ! طالبِ نَدي؟ طالبِ نَدي؟- كَرِسَنگ سَنگُ! طالبِ نَدي؟ طالبِ نَدي؟*) كه اشعار آن سال‌هاست در مازندران از طرف مادربزرگ‌ها براي بچه‌ها نقل مي‌شود.
----------------------------------------------------
*- اي علف روستاي خشواش! آيا طالب رو نديدي؟ اي سنگ منطقه كرسنگ! آيا طالب رو نديدي؟)

هیچ نظری موجود نیست: