اشاره: اين متن بر اساس يك ماجراي تاريخي نوشته شده و در بعضي از موارد تخيل نويسنده به قلب وقايع منجر شده است.
نقل است از شاهد اخبار و راوي آثار كه در انگريز(1) در سنه 1491 پس از ولادت عيسي مسيح (ع) پيغامبر بزرگ، در عمارت قرينويج (2) پسر سيم هنري سابع (3) از مادر بزاد. مادر وي الزابت يوركي (4) بود. برادر اكبر وي، آرتور، در عنفوان جواني در 15 سالگي ديده در خاك كشيد و برادر اوسط پيش از آن فوت شده بود. هنري به مقام شامخ ولايتعهدي پدر رسيد. بيوه آرتور، كاترين آراغوني (5) را به نكاح وي درآوردند. اين كاترين آراغوني از خويشان آل آراغون از ملوك اسباني، اندلس و روميةالكبري بود.
در سنه 1509 هنري پس از فوت پدر به نام هنري ثامن (6) ديهيم به سر نهاد.از همان ابتدا به دستور پاپا جوليوس ثاني كه عليه فرنس جهاد اعلان نموده بود به فرانس لشكر كشي كرد. اين ماجرا در بدايت امر همراه شد با گردن زني دو نفر از خواص پدر به اتهام خيانت به ملك.
در سنه 1516 كاترين دختي بزاد كه وي را مريم (7) نام نهاد. او به ميمنت اين تولد سفاين بحري خود را از 5 به 53 افزايش داد. البته او به نيروي بازدارندگي اين بحريه معتقد بود. چرا كه خيالهايي در سر داشت. از 1514 آقا سيد تامس وولزي (بعضي آقا سيد توماس پشمينه پوش ترجمه كرده و او را از شاگردان شاگردان مريدان ابو سعيد ابوالخير دانسته اند كه به علت اين رابطه وولزي تخلص ميكرده است) صدر اعظم ملك هنري ثامن شد. وي از علما و شيوخ نصارا بود كه درجه عظما (8) داشت بدين معني كه اگر پاپا دار فاني را ودع ميگفت او از بخت پاپا شدن برخوردار بود.
ملك هنري ثامن از خداوند در دعا و استغاثههايش طلب فرزند ذكوري داشت كه به مقام ولايتعديش برساند و مُلك را پس از خود به او بسپارد. مانند بعضي از اهل بازار در كاشان و ساير شهرهاي بلاد اسلامي وي دختران را مناسب سپردن ميراث نميدانست. (جا دارد در همين مكان مقدس به حدت و شدت مراتب انزجار نگارنده را از نظرات افراطي آقا ملك هنري ثامن اعلام نمايم.) كاترين اما از بخت بد فرزند پايا نميزاد و فرزندانش يكان يكان پس از ولادت در اسرع وقت جان ميسپردند. اين مطلب هنري را برآشفته بود چون وي بارها صبر 9 ماهه را به جان خريده بود شايد فرزند ذكوري من باب استجابت دعاهايش از راه برسد اما اگر از راه ميرسيد هم چون سراب ناپديد ميشد.
ملك هنري از صدراعظم پشمينه پوش خواست صيغه طلاق را برايش جاري كند. وولزي گفت هيهات ملكا! مگر اينجا ايران زمين است؟ در كيش نصارا طلاق زن و مرد تعميدي ممتنع است. ملك بگفت اعلان نماييد اين نكاح از ابتدا باطل بوده. صدراعظم فرمود كه بايد پاپا امر دهند كه مناكحه در يد باكفايت ان عاليجاه جاي دارد.اما ملك دل نگران نداشته باشد كه من سر خويش را به تضمين نزد شما امانت مينهم و بدون سر خدمت پاپا ميرسم و به جد فسخ نكاح را از وي طلب ميكنم.
اما بشنويد از پاپا كه چون سر در زير تيغ شاه روميةالكبري و اسباني داشت با فسخ نكاح مخالفت شديد نمود و صدراعظم بر دار شد. (البته وي را گردن زدند) البته هنري متعه فراوان داشت و تقريبا جملگي خدمه كاترين ر صيغه نموده بود. اما چه سود كه اين زنان اگر فرزندي ميزادند ان فرزند ارث سلطنتي نميبرد. در اين حين هنري دل در گرو آن بولين، يكي از خدمه كاترين، داشت و هرچه ميكرد آن بولين راضي به صيغه موقت نبود و عقد دائم ميخواست.
القصه ملك هنري برآشفت و رابطه انگريز با پاپا و سايرممالك پاپايي را قطع نمود و خود را شيخالنصاراي انگريز خواند. وي دستور داد تمامي املاك پاپا را به او تحويل دهند و خود را نوعي بروتستان خواند. وي يكي از منشيان درباري به نام تامس كرامول، مد ظله العالي، را به صدارت عظما رسانيد و اصلاحات خود را در قلع و قمع كردن پاپائيان و كليساهايشان پي گرفت.
در فرقه جديد آن بولين به نكاح نلك هنري ثامن درآمد ولي او نيز يك دختر به نام الزابت بزاد. ملك كه آرو در خطر ديد به بهانه واهي خيانت آن بولين را گردن زد و يكي از بنات انگريزي به نام جين سيمور را به زني گرفت.
اما اين صدر اعظم كشي و تجديد مناكحه بالا گرفت و نام هنري را از سه جهت مشهور كرد. وي به ملك زن گير، گردن زن و بروتستان مشهور شد.
ملك هنري ثامن در سنه 1547 دارفاني را وداع گفت و فرزند ذكور وي ادوارد از بطن جين سيمور به تخت نشست. پس از ادوارد مريم فرزند هنري و كاترين و پس از او الزابت فرزند هنري و آن بولين به تخت نشستند.پس از آن هم تومار خاندان هنري و پدرانش (اهل بيت تيودر) (9) از پادشاهي كنار رفت.
---------------------------------------------------------
(1) England
(2) Greenwich Palace
(3) Henry VII
(4) Elizabeth of York
(5) Catherine of Aragon
(6) Henry VIII
(7) Mary
(8) Cardinal
(9) House of Tudors
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر