۱۳۸۸ تیر ۲۰, شنبه

مار گزيده


- يك بار كه زمين خورد و تموم تنش داغون شد باعث شد حالا از راه رفتن بترسه.
بك بار كه تو خيابون بهش فحش دادند حالا ديگه به كسي سلام هم نميكنه.
- حالا كه چي؟ چرا چرند مي‌نويسي براي خلق الله؟
- من نميخوام زمين بخورم. نميخوام فحش بخورم. از بي كسي و تنهايي ميترسم. از بي پولي هراس دارم. از بي جايي فراري ام. از نا امني مي‌گريزم.
- خوب باشه، آدم كه نميشي. همون از تاريخ و اصالت وجود بنويسي بهتره.

۱ نظر:

kimia گفت...

...Khob in bi nhayat saadeghaanast