۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

بارون


امروز بارون مياد و من كه اين نوشته رو خوندم احساس كردم كه بعضي از مرض‌ها مسري هستند و شيطان عامل ايجاد بيماري نيست. (البته اين حرف در مورد ساير بيماري‌ها نظير آنفلوآنزا و وبا صدق نمي‌كند جون آنها زائيده ارتباط انسان با اهرمينان هستند. براي اين گفته مرجع هم دارم. مراجعه كنيد به صومعه فرهيختگان در داستان از عشق وديگر شياطين ماركز و ببينيد كه چگونه زحمتكشان در پي حل دنيوي و اخروي مشكل دخترك بيمار داشتند.)
امروز بارون مياد و ترافيك سنگين از صبح ولوله برپا كرده كه “داره بارون مي‌باره” .
امروز بارون مياد و بعد از با رون خدا ميدونه با چي مياد؟
امروز بارون مياد، زن‌ها امروز متفكرتر هستند. (خانم راننده پشت سري من در راهبندان پس از هر ترمز من ترمز ميكرد و در نهايت با من برخوردي نداشت) ولي مردها امروز هم مانند روزهاي پيش متفكر نيستند (مرد بقال كنار منزل ما پس از اينكه ديد من از مغازه او خريد نميكنم ترجيح داد پديده مذموم سلام به دشمن را فراموش كند).
امروز بارون مياد و گربه مسكين تهراني در پي سرپناه حيران در شهر مي‌گردد. (تا پارسال گنجشك‌ها به او پناه ميدادند ولي امسال با تشكر از انواع انفلوآنزا ديگر در شهر گنجشكي نمانده).
بارون بند اومد من مجبورم نوشتن رو متوقف . . .

۲ نظر:

پرستو سمیعی گفت...

من از اين نوشته بوي توهين به زنان حس مي كنم. مثلا به رانندگي شون يا به دقتشون يا يك چيزي توي اين مايه ها. مواظب خودت باش

Unknown گفت...

Delam vase neveshtanet tang shode bood. Fekre in badbakhthaye ghorbat neshin ro bokon. bekhosoos alan ke shabane rooz baroon miad :)