هميشه اين رو ميبينم كه بسياري از افراد فكر ميكنند اون رشتهاي كه اونها در آن تحصيل كردهاند از ساير رشتهها مهمتر است و اهميت بيشتري در زندگي بشريت داره. جوانتر كه بودم و در رشته برق درس ميخوندم از اينكه الآن عصر سيليكون است و بدون الكترونيك و برق فناوري اطلاعات و كامپيوتر و موبايل معني نداره كِيف ميكردم. خيليهاي ديگر رو هم ديدم كه از برتري رشته خودشون حرف ميزنند.
بارها هم شده كه رشتههاي بقيه رو مسخره كرده و ميخنديم كه فلاني كارداني عمران – كارهاي فني ساختمان قبول شده. يا فلاني اقيانوس شناسي قبول شده. مگه ميشه مهندس يا دكتر نبود؟
در جايي درباره اهميت اقيانوس در حيات فعلي بشر، دماي متناسب اروپا، تحولات پوسته زميني و زايش اقيانوسي، جذب كربن توسط ميكروارگانيسمهاي موجود در آب اقيانوس ميخوندم و فهميدم كه چه ابلهانه است خار شمردن هر رشتهاي.
بارها هم شده كه رشتههاي بقيه رو مسخره كرده و ميخنديم كه فلاني كارداني عمران – كارهاي فني ساختمان قبول شده. يا فلاني اقيانوس شناسي قبول شده. مگه ميشه مهندس يا دكتر نبود؟
در جايي درباره اهميت اقيانوس در حيات فعلي بشر، دماي متناسب اروپا، تحولات پوسته زميني و زايش اقيانوسي، جذب كربن توسط ميكروارگانيسمهاي موجود در آب اقيانوس ميخوندم و فهميدم كه چه ابلهانه است خار شمردن هر رشتهاي.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر